اپی نوروزی

وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد

اپی نوروزی

وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد

پانک راه راه مشکی برازنده ما نیست! چرا؟!

مطلبی را خواندم به عنوان "پانک و راه راه مشکی" نوشته آقای علی خطیب به تاریخ 12 تیرماه در هفته نامه ندای جوان ... از آن جایی که تنبلی کردم و تا به حال نوشته خود را تایپ نکرده بودم که برای هفته نامه بفرستم.تصمیم گرفتم که آن را در وبلاگ خود بگذارم.(گر چه شاید کمی طولانی باشد.)

خلاصه این که : در آن مطلب از جوانی گفته شده که پیراهنی با نشان رولینگ استونز(Rolling Stons)  بر تن داشت و از رولینگ استونز هیچ نمی دانست. راوی به آن شخص توضیح می دهد که رولینگ استونز در کنار بیتلز (The Beatles) از گروه های راک اند رولی می باشند که در اروپای  دهه 70 و 80 میلادی پیام آور این نکته بودند: "هیچ چیز را بی دلیل و بی فکر نباید قبول کرد." بعد از آنارشیسم و پانک می گوید.سپس بناینگذاران اصلی ان را برایمان معرفی می کند: رولینگ استونز، بیتلز، آزی آزبرن (Ozzy Osbourneدایر استریتز (Dire Straitsجیمی هندریکس (Jimi Hendrixمتالیکا (Metallica) و ...

در آخر پیشنهاد آن می شود که باید تفکر اصلی و نه تحریف شده پانک را به جامعه شناساند.

خلاصه وار چند نکته را یاد آور می شوم:

 ۱ -      اختلاف بین اعضایی گروه بیتلز در سال 1970 و پس از انتشار آلبوم "Let Be" افزایش یافت به گونه ای که گروه از هم پاشید و هر کدام به تنهایی فعالیت خود را شروع کردند.گر چه نام بیتلز آنقدر بزرگ بود که اعضایی گروه آن را تا به حال بر شانه می کشند.مثلاً:  رینگو استار بیتلز.

از آن سال تا کنون گروه به صورت انفرادی کنسرت می دهند.گرچه اکنون فقط 2 تن از آنان در قید حیات اند.مشهورترین عضو گروه جان لنون بود.جان لنون را می توان خواننده اصلی گروه دانست که در سال 1980 ترور شد.در دهه 80 پل مک کارتنی به نسبت آن دو عضو دیگر موفق تر عمل کرد.اما با پل دوران طلایی بیتلز فاصله داشت.حال وقتی نگاه می کنیم گروه ی که در دهه 70 و 80 میلادی وجود نداشته را چگونه به عنوان سمبول دهه 80 می نامیم جای سوال است.  همچنین این نکته را اضافه کنم بر خلاف نظر نویسنده تاثیر گروه چون بیتلز فقط در دایره اروپا نبوده است.گستره نفوذ و تاثیر گذارشان به تمام جهان می رسید. هنوز در همین شهر اگر به نسل میانی برخورد کرده باشیم در مواجه با انسان های که موی بلندی گذاشته و مو یشان را به سوی پایین شانه کرده اند برخورد می کنند.بی اختیار می گویند: "طرف مو هاشو بیتلز زده س... " یا اینکه "طرف بیتله"

چند سال پیش طی مصاحبه ی از میک جاگر (خواننده گروه رولینگ استونز) درباره شهرت بیتلز پرسیده شد.گفت : " شهرت بیتلز فراتر از تصور نسل جوان است.یک چیزی مثل مایکل جکسون ]آن زمان مایکل زنده بود.[ اما خیلی بیشتر. ]...[  مردم با بیتلز زندگی می کردند. "

۲ -      در اوایل دهه 60 خبری جامعه آمریکا را متعجب کرد.خبر از پسربچه انگلیسی بود سیاه می خواند و می رقصید. در آن سال ها مردم آمریکا و حتی خیلی از سیاه پوستان آن دیار نمی دانستند که این جوان دارد آهنگ های خواننده های بلوز آمریکایی را بازخوانی می کند. جالب این جاست خواننده ی چون مودی واترز با نوای رولینگ استونز جاودانه شد.

رولینگ استونز اوج و فرود های بی شماری داشته است.تنها گروه راکی است که پس از این همه سال هنوز هسته مرکزی خود را حفظ کرده است و هنوز می نوازند و می خوانند. اوج گروه در دهه 60 و 70 میلادی در قرن گذشته است. شاید افول گروه را در دهه 80 به خصوص از میانه این دهه تا اوایل دهه 90 دانست. رولینگ استونز هم چون بیتلز یک گروه جهانی بوده است. ] که شاید در آینده بیشتر بنویسم. [  رولینگ استونز بر خلاف بیتلز در دوران اوج کاریشان در کشور ما محبوبیت چندانی نداشتند.هیچ گاه قشر عادی جامعه از آثار این گروه استقبال نکرد.با اینکه در همان زمان جهانی را به آشوب کشیده بودند.

۳ -       آزی آزبرن خواننده سابق بلک سبت (Black Sabbath) کار خود را به صورت رسمی با گروه از 1968 شروع کرد.البته اولین کاست شان در 1970 منتشر شد .(البته رابطه کاری خود را هنوز با گروه حفظ کرده است.) در همان سال یعنی 1970 جیمی هندریکس درگذشت.متالیکا در سال 1981 تشکیل شدالبته شهرتش در کشور ما به دهه 90 می رسد.دایر استریتز هم از1977 شروع به کار نمودند که این گروه هم در سال 1995 با جدایی مارک نافر (خواننده گروه) از هم پاشید. تمام افراد و گروه های یاد شده به هیچ وجه نمی توانند بنانگذاران پانک و حتی جزیی از فرهنگ پانک باشند آن هم در کنار بیتلز و رولینگ استونز!

بهتر بود گروه های دیگری معرفی می شدند.که به صورت واقع متعلق به فرهنگ پانک بودند. برای مثال : رامونز (The Ramonesس.ک.س پیستونلز (S.e.x Pistonlsکلاش (The Clash) و یا سیوکسی (Siouxsie) گزینه های خیلی بهتری بودند. اولین گروه های موسیقی پانک در سال 1974 نامتعارف نوازی خود را آغاز کردند.که حتی تعداد زیادی از نوازندگان موسیقی راک را شاکی ساخت که چرا نا کوک می نوازند!(تهمتی که در سال های 50 و 60 گریبان گیر موسیقی راک از جانب دیگران بود!) 

این را فراموش نکنیم بیتلز، رولینگ استونز ، جیمی هندریکس جزیی از فرهنگ هیپی بودند. ] در باره هیپی و ریشه فرهنگی آن در آینده بیشتر می نویسم.[


۴ -      زمزمه های جنبش پانک از سال 1969 شروع شد و رسماً از دهه 70 سر برآورند. در دهه 80 فراگیر شدند.و در کمال نا باوری با پایان دهه 80 از نفوذ و تاثیر آن بسیار کاسته شد. این جنبش که در آغار یک حرکت موسیقایی بود.در ادامه حامل خرده فرهنگی بود که دعوی همه چیز را داشت.تاثیرات فرهنگ پانک هنوز به صورت نا محسوسی در بین جامعه غربی وجود دارد.پانک یک عکس العمل در مواجه با فرهنگ هیپی بود.آن ها دیگر نمی خواستند دنیا را رنگی ببینند آن هم زمانی که دنیا فقر، جنگ، فساد، تبعیض در جهان بیداد می کند.زمانی که سیاستمداران دروغ می گویند.زمانی که عرفان راه خوبی برای گریز از دنیای واقعی نیست و... پانک آمد که پاسخی باشد برای آنچه چشمان قادر به تحمل آن نبودند.گرچه در ادامه راه ، راه به جایی نبردند.

۵ -      پانک ها خود را آشغال می دیدند.یک تکه آشغال در میان منجلاب بزرگی به نام جهان! اگر تو یک پانک را می زدی کار مهمی انجام نمی دادی اما اگر یک آشغال تو را می زد اتفاق بزرگی افتاده است! برای همین آنارشیسم در لایه لایه ذهن تمام شان خانه کرده بود.آن ها ترجیح می دادند بیشتر شبیه خیابان خواب ها باشند تا کولی ها و مرتاض ها... ]  در آینده بیشتر توضیح می دهم که چرا بعضی از جنبش ها همچون پانک چندان مورد توجه رنگین پوستان نبودند. و یا چرا شکل گرفتند... [

۶ -      این بند یک نظر شخصی ست.شاید خیلی ها موافق نباشند.اما من با پیچیدن نسخه برای جامعه و تعریف یک سری بند های محدود کننده مخالفم. من به الگو برتر ایمان دارم.

گرچه نویسنده هدفی جز آگاهی نداشت و با او در این نکته موافقم که مردم باید بیشتر بدانند.اما با تلاش خودشان.

--------------------------------------------------------------------------------

عکس ها به ترتیب:

۱- چند نفر پانک

۲- گروه بیتلز

۳- گروه بیتلز

۴- گروه رولینگ استونز

۵- گروه رولینگ استونز (میک جاگر - کیت ریچاردز)

۶- یک نفر پانک در راه پیمایی ضد جنگ


نظرات 9 + ارسال نظر
روح اله بلوچی شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:07

سلام..استفاده کردیم ابوذر جان....

سلام... خان

هابیل یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 http://www.habilart.com

سلام جالب بود . اقای نوروزی نژاد من چندین بار سعی کردم با شما تماس بگیرم اما متاسفانه نشد لظفا با من تماس بفرماید

سلام
حتماْ تماس می گیرم خدمتتان

علی خطیب یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 23:16 http://27photo.blogsky.com

سلام مرسی از اصلاح نوشته ام
موافقم با همه ی این حرفهایی که زدید و تشکر می کنم از دقت و تعهدتان
برای خود من مفید بود
نمی خوام الکی پپسی باز کنم براتون و برامون

در نهایت در ادامه و شاید برای توجیه کم کاری خودم می گم که بیشتر حواسم به ایجاد سوال بود و این شاید باعث حواسپرتی ام شد
که هیچکدام در توجیه کم کاری ام موجه نیست
در نهایت تشکر برای دقتان

ممنونم
اگر جسارتی شده باشد مرا ببخشید...بدون تعارف اگر اشتباهی از ما سر بزند حتماْ یادآوری کنید.

علی خطیب دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:06 http://27photo.blogsky.com

ممنونم از شما

بیش از این ما را شرمنده نکنید...
متشکرم

میرزاها سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:29

سلام
محبت آمیز بود

سلام
ارادتمند آ میرزا...

H.salimpoor چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:28 http://apocalypse-now.blogsky.com

جالب و خواندنی بود .

پیشنهاد :

بیشتر در باره تاثیر جنبش های اجتمایی و فرهنگی غربی که چهره هنر را در قرن گذشته دگرگون کردند و دامنه نفوذ آنها بر خود ما بنویس.

راستی نیستی

۱- ممنون
۲- باشد
۳- اگر این کار به ما فرصت دهد همواره هستم...

مهدی مرادی زاده پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 http://www.exposureman.com

سلام
تفکر آمیز بود

سپاس

لیلا نوروزی یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:13 http://WWW.leilanoroozi68.persianblog.ir

ون بابت نوشته ات.
کم پیدا شده اید؟؟

مشغله بالای کاری در این چند مدت مرا بسیار کم کار کرده است...

از لطف شما ممنونم

بنیامین چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 15:30 http://benmedia.blogfa.com

درحالی که ما راحت بر سرسفره های افطاری نشستیم . در چند قدمی پاکستان با بزرگترین فاجعه بشری دست بگریبان است.راستی اگه روزی این بلا بسر خودمون بیاد! که به نوعی (زلزله) در بم و قشم اومده و هنوز مردم از این واقعه کمر راست نکردند!!! اگر هریک از این بلایا در سطح کشور اتفاق بیفته دیگه خودتون حدس بزنید چی میشه؟!

قصد دارم از امروز برای یادآوری این فاجعه و از آنجایی که ملتی فراموشکار هستیم هر روز عکسی از این رویداد در بلاگم بگذارم و از بقیه وبلاگ نویسان هم میخوام در پیش بردن این مسئله همراه بشن.که مطمئنا"تاثیر بودنش از نبودنش بیشتره در به سامان رسیدن آنها لااقل جای امیدواری بیشتری داره و...

تصویر دردناکی را در تلویزیون شاهد بودم که مرد سی و چند ساله چگونه ظرف غذایی را از دستان دختری خردسال می رباید...
شعری را که نوشته ام به تمام وقایع جهان امروز و همچنین به پاکستان هم اشاره ی دارد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد